توضیحات
هنر از دریچه نظریه:
درسگفتارهایی پیرامون نظریه و نقد در هنر (چاپ دوم)
مؤلف: مهدی انصاری
تعریف هنر سهل و ممتنع است. برای عدهای هنر همچون زیبایی در ذهن مخاطب صورت مییابد؛ کسانی که هنر را امری مشخص میدانند. البته بعضی نیز هنر را پدیدهای میدانند که آفرینندهاش معنای آن را مشخص میکند.
گروهی دیگر هنر را در مناسبت با جامعه و ساختارهای آن تفسیر میکنند و عدهای نیز معتقدند که هنر را به طور عام نمیتوان تعریف کرد. به نظر آنان هنر -یا بهتر است بگوییم “اثر هنری”- هر آن چیزی است که احساس مخاطب را با لذت زیباییشناسانه درگیر کند. با توجه به سیر هنر در تاریخ اندیشه در هر دوره، تعریف متفاوتی برای آن در نظر گرفته شده است.
در دهههای اخیر، زیباییشناسی به علت توجه به طبیعت و ظهور حوزههایی چون زیباییشناسی محیطی، اهمیت خاصی پیدا کرده است.
فلسفه هنر فقط به هنر میپردازد اما زیباییشناسی، هم دربارۀ هنر و هم دربارۀ طبیعت تأمل میکند.
میتوان گفت دامنۀ زیباییشناسی از فلسفۀ هنر وسیعتر است؛ زیرا هم هنرهای زیبا و هم فضاهای طبیعی را در بر میگیرد.
زیبایی، دغدغهای است که از دیرباز، نخست به طبیعت تعلق گرفته و بعد به هنر نیز نسبت داده شده است.
فلسفه، پرداختن به حوزۀ نظریههاست؛ همین مؤلفه، اساس و دستمایۀ نقد هنری به حساب میآید که در واقع، عینیتبخشی و کاربست نظریههاست.
برای نقد هنری، وظیفهها و هدفهای گوناگونی را میتوان برشمرد که در مجموع، گسترۀ کاربردهای نقد هنری را نشان میدهند.
به طورکلی، عمدهترین هدفهای نقد هنری عبارتاند از:
1- شرح و توصیف اثر هنری؛
2- تفسیر و تأویل اثر و جنبههای استدلالی و توجیهی آن؛
3- مقایسه و ارزشگذاری آثار.
با درنظر گرفتن این سه هدف، نقد از قلمرو تقبیح و تجلیل خارج میشود و از تفسیرها و ارزشگذاریهای مبهم، کلی و انشاءگونهای به دور میماند که ریشه در سلیقههای شخص دارند.
کلاسهای آمادگی کنکور
- کلاسهای آمادگی کنکور دکتری تخصصی 1404
- کلاسهای نظری آمادگی کنکور ارشد هنر و فلسفه 1404
- کلاسهای عملی آمادگی کنکور ارشد هنر
- سازمان سنجش
درسگفتارهای مرتبط
ویدیوهای مرتبط
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.