توضیحات
روایتگریِ زندگی: از رخداد تا نقل
مدرسه روایت آکادمی شمسه
مدرس : دکتر نوید پورمحمدرضا
نوید پورمحمدرضا دانشآموختهی دکتری شهرسازی از دانشگاه تهران است. او او اکنون بهعنوان مدرس، نویسنده و مترجم در حوزهی مطالعات شهری و مطالعات سینمایی مشغول فعالیت است و در دانشگاه هنر و دانشگاه سوره تدریس میکند. حوزههای اصلی پژوهشی او شامل شهرسازی روایی، مطالعات بینارشتهای شهر و هنرهای تصویری و تجسمی، و تابآوری شهری هستند. او در این زمینهها، کتابهایی نظیر «شهرها و سینما» (برگزیدهی ششمین دورهی جایزهی کتاب سال سینما)، «طراحی شهرها: مفاهیم و جریانهای معاصر»، «شهر از نو: شهرها با کدام روایت از پس فاجعه برمیآیند؟»، «شنیدن شهر: چرا برای طراحی، برنامهریزی و روایت یک شهر به شنیدن قصههایش نیاز داریم؟»، «سینهفیلیای نوین»، «خاطرهی شهر: بازخوانی سینماتوگرافیک شهر ایرانی»، «مواجهه با شهر: از دریچهی رشته و حرفهی شهرسازی در ایران از بدو تأسیس تا ۱۳۵۹»، و «روایت و روایتگری در سینما (فیلمها چطور داستانشان را تعریف میکنند)» را تألیف و ترجمه کرده است. همچنین در کتابهایی نظیر «خیابان ولیعصر تهران: روایتهای غیرداستانی»، «سالهایی که سینما مهم بود»، «سینما و امر تجربی»، «سینمایی دیگر»، «تاریخِ تاریخِ سینما»، «سینمای ترنس مالیک»، و «سینمای بلا تار» فصول یا مقالاتی به قلم او ترجمه یا تألیف شدهاند.
شرح دوره :
وقتی زندگی را روایت میکنیم، سهم زندگی چقدر است، سهم روایت چقدر؟ حاصل کار چقدر از درونِ زندگی و جریان و سیلان و قاعدهمندی و بیقاعدگی آن برآمده، و چقدر نتیجهی سوار کردن معماری و فرم روایت بر زندگی است؟ ژانپل سارتر به همزیستیِ زندگی و روایت بدبین بود و گمان میکرد شخصیت(پردازی) مفهومیست که به انسانها تحمیل شده. به عقیدهی او، شخصیت(پردازی) وضوح و صراحتی دارد که با واقعیت جور درنمیآید. در مقابل، برایان دیپالمای فیلمساز معتقد است انسانها تا وقتی جهان پیشرویشان در قالب روایت درنیاید، آن را درک نمیکنند. روایت کنیم یا نکنیم؟ یا پایهایتر: میتوان روایت نکرد؟ میتوان زندگی را بهعنوان قسمی ناروایت، ضدروایت، چیزی به روایت درنیامدنی، فهم کرد؟ آیا روایت ضرورتاً با سادهسازیِ زندگی، آغاز و پایان و کرانهمند کردن آن همراه است؟ روایت کجا تمام میشود و جهان واقعی کجا شروع میشود، یا برعکس، دومی کِی و کجا تمام میشود و اولی کِی و کجا شروع؟ یا اصلاً شق سومی، متفاوت از این دو: نمیتوان همزمان درون زندگی و درون روایت زیست؟ مثلاً گفت: نمیدانم بعد از مهاجرت در زندگیام یا در روایتم قرار است چه اتفاقی بیفتد. آیا به کمک مفهوم زمان، میتوان مرزهای تمایز و تشابه روایت و زندگی را شرح داد؟ آیا در این مسیر، تعریف روایت، گونههای آن، و ترسیم مرزهای بیرونیاش کمکمان میکند؟
دورهی پیشرو به زندگی از دریچهی روایت نزدیک میشود تا به این سوال فکر کند که چقدر و چطور میتوان زندگی را روایت کرد و به هیأت فرمی روایی درآورد. یا ابتداییتر: اساساً چرا باید این کار را انجام داد؟ مکتوب کردن جهان و روایت کردن زندگی چه چیز به جهان و زندگی اضافه میکند، چه چیز از آن کسر؟ در این دوره، مفاهیم بنیادی روایت، شامل تعریف و کرانهی روایت، نسبت روایت با زمان و مکان، نسبت روایت با داستان و گفتمان روایی به بحث گذاشته میشود. ذیل این مباحث، لاجرم انواع روایتگریِ داستانی و غیرداستانی، نسبت روایت با حقیقت و تاریخ، و راستیآزمایی و اعتبارسنجیِ روایتها نیز پیش کشیده میشوند. ملاحظات فنیتری نظیر انواع راوی، زاویهدید، فاصله، کانونیسازی و کاربرد همهی اینها در بستر زندگی انسانها از دیگر مباحث دورهی پیشرو خواهد بود.
مارسل پروست در جلد آخر کتاب «در جستجوی زمان ازدسترفته» مینویسد: «زندگی واقعی، زندگیای که سرانجام آشکار و روشن میشود، تنها زندگیای که بهراستی زیسته میشود، ادبیات است». روایتْ زندگیِ کامل است؛ یا دقیقتر، تلاشی (شاید ناکام) برای کامل شدن زندگی.
- جلسهی نخست: مرزهای زندگی و کرانههای روایت / ادراک روایی / روایت و زمان
- جلسهی دوم: تعریف روایت و روایتمندی / روایت، قصه و گفتمان روایی / انواع روایتگری / روایت داستانی و روایت غیرداستانی
- جلسهی سوم: صدای روایت، راوی، زاویهی دید / فاصله و کانونیسازی / نسبت روایت با حقیقت و تاریخ / راستیآزمایی و اعتبارسنجیِ روایت
برنامه مدرسه روایت آکادمی شمسه
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.